حجاب

پدرم گفت پدرجان زن اگر زن باشد

شير در خانه و در كوچه و برزن باشد

پدرم گفت اي دخت نكو بنيادم

زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم

هدف دشمن سنگ افكن پيشاني ماست

كسب جمعيتش از زلف پرشاني ماست

پدرم گفت گل از رنگ ولعابش پيداست

وزن مومنه از طرز حجابش پيداست

اي وطن دختران غيرتمند

 شير خوار تو خواهران منند

در تماشاي ظهر آتش و خون

 خواهرانم براردان منند

خواهرانم برادران غيور!

 شام غم تشنه ي خروش شماست

شان والعصر عصر عاشوراست

ودر اين عصر علم به دوش شماست

خواهرانم حجاب تيغ شماست

تيغ خود را زكف نيندازيد

شرف زن به حفظ عصمت اوست

خويش را از شرف نيندازيد

 از آن بترس روزي جمل دوچرخه شد

اسير پنجه ي راين كرخه شود

زنان فاجعه پا  در ركا ب بگذارند

دوباره از سر زنها حجاب بردارند

برادرم پدرم خواهرم به هوش آييد

گر از قبيله ي موجيد در خروش آييد

كه گفته است دراين واهه ظلم باب شود

ز آتشش جگر اهل دين كباب شود

كسي كه در نفس غرب استحاله شود

به پنجه ي هوس غربيان مچاله شود

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: